تو به خاك افتادی كمر عشق شكست
ما نشستیم و تماشا كردیم
دلم میخواد گریه كنم برای قتلعام گـل
برای مرگ رازقی دلم میخواد گریه كنم
برای نابودی عشق واسه زوال عاشقی
وقتی كه قلبها و گـلها شكسته و پرپر شدن
وقتی كه باغچههای عشق سوختن و خاكستر شدن
من و تو از گـل كاغذی باغچهای داشتیم توی خواب
با خشتهای مقوایی خونه می ساختیم روی آب
وقتی كه ما تو جشن شب ستاره بارون می شدیم
وقتی كه پشت سنگر سایهها پنهون می شدیم
از نوك بال كفترها خون پریدن می چكید
صدای بیداری عشق رو خواب شب خط می كشید
دلم می خواد گریه كنم برای قتلعام گـل
برای مرگ رازقی دلم می خواد گریه كنم
برای نابودی عشق واسه زوال عاشقی
از پشت دیوارهای شهر انگار صدای پا میاد
آوازخون در به در انگار یه همصدا میخواد
ابر سیاه رفتنیه خورشید دوباره در میاد
دوباره گل میده از عاشقها خبر میاد
دلم می خواد گریه كنم برای قتلعام گل
برای مرگ رازقی دلم می خواد گریه كنم
برای نابودی عشق واسه زوال عاشقی
داریوش
گریه