شب تهی از مهتاب
شب تهی از اختر
ابر خاکستری بی باران
پوشانده آسمان را یکسر
ابر خاكسترى دلگير است
و سكوت تو سخت دلگيرتر
واى باران باران
آبى آبى آبى آبى يا بيا بيا بيا سر برآريم
كه خاكسترى خاكسترى خاكستريست اين سكوت
چه داستان تازه اى به پيش رو نهاده اى
كه برگيردم از اين شب سياه آه اى باران
آه اى جانان جانان
شيشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه كسى
نقش تو را خواهد شست
واى جانان جانان
آبى آبى آبى آبى يا بيا بيا بيا سر برآريم
كه خاكسترى خاكسترى خاكستريست اين سكوت
چه داستان تازه اى به پيش رو نهاده اى
كه برگيردم از اين شب سياه آه اى باران
داریوش آذر
آبی خاکستری