عشق به شکل پرواز پرندهست
عشق خواب یک آهوی رمندهست
من زائری تشنه زیر باران
عشق چشمه آبی اما کشندهست
من میمیرم از این آب مسموم
مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز یه پرندهست
من میمیرم از این آب مسموم
مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز یه پرندهست
تو که معنای عشقی بهمن معنا بده ای یار
دروغ این صدا را بهگور قصهها بسپار
صدا کن اسممو از عمق شب از نقب دیوار
برای زندهبودن دلیل آخرینم باش
منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش
طلوع صادق عصیان ِمن، بیداریام باش
عشق گذشتن از مرز وجوده
مرگ آغاز راه قصه بوده
من راهی شدم نگو که زوده
اونکسی که سرسپرده مثل ما عاشق نبوده