ميگذريم ما...از روزها و روزها از ما
ميرسيم به...هرچه داشتيم از قبل ها
ميسازيم ما تو فکرمون فرداها...بي خبر از رفتن لحظه ها
ديدن کوه... از راه دور
ديدن دشت ...به شرط برگشتن
ميگذريم از فرصت کوتاه بودن ما...بي خبر از رفتن لحظه ها
ميگذرن روزها از هم
ميدوام من تا برسم
اما رد ميشن از من
فاصله ها بين ما
نميذارن تا من تورو ببينم
ميگذريم ما...از روزها و روزها از ما
ميرسيم به...هرچه داشتيم از قبل ها
ميسازيم ما تو فکرمون فرداها...بي خبر از رفتن لحظه ها
همه چيز همينجاست نه دور و دورتر
نزديکتر از تو به تو...از من به من نزديکتر
باز رفت از دست تو و من لحظه ها
ميگذرن لحظه ها از پس هم و من اينجااام