تو اقیانوس سرخ شرابی من دهانم
تو باد تازۀ مشرقی من بادبانم
تو پیدا شو که باغ دریا گلی جز تلاطم ندارد
من از عمق شب می نویسم که شاید طلوعی برآرد
به کوهی ابر زاینده پوشاندم سینه آبی آسمان را
تو در هر چکه از چهرۀ باران ببین رؤیای رنگین کمان را
به کوهی ابر زاینده پوشاندم سینه آبی آسمان را
تو در هر چکه از چهرۀ باران ببین رؤیای رنگین کمان را
از اندوه باطل رها شو مسیر جهان دوره گردیست
به چشمان نمناک مهتاب زمین لکه ای لاجوردیست
تو پیدا شو که باغ دریا گلی جز تلاطم ندارد
من از عمق شب می نویسم که شاید طلوعی برآرد
به کوهی ابر زاینده پوشاندم سینه آبی آسمان را
تو در هر چکه از چهرۀ باران ببین رؤیای رنگین کمان را