بالا میارم رو این شهر کوفتی
تو هم سیفون بکش رو هرچی شنفتی
سگدونیو اصن سند زدم
به اسم توله گربه هاش مفتی
نه یه کلمه کل کل اگه بلده قلمه
باز یه شب که آماده بودم براش
یا فکر میکردم که آماده ام، اما نشد
آمدم نیامد، آمد، ترسیدم
کودکی نبود، پس شکوندم گهوارشو
سی سال یه شب بدون فکر نخوابیدم
بجز شبایی که از هوش برد مستی منو
عجق وجق ترین هرج و مرج رشد کرد
تو سرم سی ساله شد
انقد ترس بود که رفیق شدم ترسیدنو
و هیچ وقت نفهمیدم چرا
باید سوالی پرسیده شه
که هر وقت جوابش رو خواستم
بگن پشت پرده اس نباید دیده شه
بارون تا ابد خیسه این خیابون تا ابد
از قانون تا لگد از قارون تا صمد
از هارون تا جسد از دارو
تا لگد از پارو تا رصد
داروقه تا زانو تو جیب منه
اون از جنگای کوچیک منه
گوش از حرفا یه جوری
به دره بی حواسی میکوبه
میگی این بد بخت شوریده کَره
بکش دست کودکیمو بکش
اون نگاه های خجل دزدکیمو بکش
باور نکن بازیه بغض بازیگر صدامو
بیا بیا اشکای دروغکیمو بچش
تو باد نقش بزن به خنده های من
پاک کن بکش رو تموم رد پای من
یکیو جای من بکش تو سایه گم نشه
یکی که لا اقل بتونه بخنده جای من
هیولای تنها پاییز اومده باز
اینبار قراره کجای قصرت نمناک شه
امسال قراره کدوم دیوار بریزه
کی قراره این شرایط خطرناک شه
روی ستوناشو پوشونده پیچک خوشگل
ولی دستاش دله آجراشو پاره کرده
تاریکی رو دوس داری میدونم میدونم
ولی این سیاهی شب پرکارو آواره کرده
نمیشینه هیچ پرنده ای روی بومت
برق نمیزنه دیگه چشای آرومت
آینه ها خوابن زیر پارچه های پر خاکو
خاکستری خشک شده رو قلموی شومت
نمیشینه پرنده رو بوم نقاشیت
این زمینه ی کدر به خالی موندن محکومه
گریه ی آسمونو پشت شیشه ها بکش
نقاش چرا فصلای تو از رنگ محرومه
سر به سرم نذار دست به سرم نکن
من به این در عادت کردم انقدر در به درم نکن
دست به من نزن اگه منتی تو کاره
ولی محو نشو دوباره محو ترم نکن
من از برم تمومه آدرسای غلطو
از میدون آزادی تا درکه و درکو
این سر گردون داشت حکم چرخ و فلکو
تو پازل هر چهره ای میکشیدم سرکو
ندیدم یه نشونه از لبخندت
انگار تمومه راهنماها کورن
انگار تمومه آزادی تو بندت
انگار تمومه رسیدنا دورن
وقتی که میگن عاشق بقض صدامن
کاغذا پر میشن از چرا من چرا من
آواز انقدر به خودش تو گلو می پیچه
که میسازم از تمومه این پیچکا یه آهنگ
اونقدر حسودم که دوس ندارم شنیده شی
بشی بارون رو گونه غریبه ها چکیده شی
با این لطافت چطوری دلیل فرسایشی
دیو، دیوار، دلبر، دیوار، دیوونه، دیو
بن
دیو، دیوار، دلبر، دیوونه