دل و دیوونه کردی
بگیرم به آغوشت
میفهمی چه آشوبِ
تو این سیاه دله سرماییه ول
که گیر هزار توشه
پیش گرگ میشه گرگ
لا دیوا هیولا
لا لاتا والا لاته
ولی پیش تو چرا موشه
خاک چشامو بتکون
که از چاله به چاه
برم طاق بزنم تموم نورای دنیا رو
فقط با یه نگات
سیاه چاله ی ناب
زمستونمو خواب کن
حاله ی داغ لخت شو
بپوشونم آدم برفیامو آب کن
ما که خاکمونم اشتباهه
میوه هامون میرسن رو زمین
میمیرن رو زمین،
آخ که تاکمون بی تکیه گاهِ
اشتباهمونم اتفاقه
تو فردا میمیری
دیگه سخته برگشتن
پرواز و میگیری از بالهام
پر از نورم از دور
صدام تو قفس موند
درونم پر از بی آغوشی
من از رنگ بریدم
ته این جنگُ دیدم
وجودمو ریختم دور،
این جسم هیولاس
این جسم هیولاس
پایون همه چی هیچه
هیچ اول همه چی توشه
آخر موندنا کوچ ِ وقتی
دست این شبا روشه
بگیرم به آغوشت
میبینی چرا میگم همه چی پوچه
چرا میگم خونه ی بی خونه راه ِ
زنجیر به پای بی خونه اشتباهِ
تو ترافیک نگاه آشنا ها
سرامیک دلم هزار تیکه شد
مثه سنگ خاک مامان زیر برف
مثه دستای پاره پوره ی شیشه بر
من روحمو چپوندم تو کشو
جسممو ترکوندم توی شو
امیدوارم لذت برده باشید از
قهقه هایی که تپوندم روی بغض
نبود هیچکدوم نبود، نه عکس نه صدا
نه لمس نه بو، نه شادی نه غم، نه زیادی نه کم
نه جسمی نه روح، نه بیرون نه تو!
کجایی، اومدم تا کجا نبودی
حتی سرک کشیدم تو ناکجا نبودی
تو کشتیمونو از هفت طوفان گذروندی
حتی نا خدا نبودی
یقه ی خدا رو چسبیدم
لای یه جمعیت تا گریه رقصیدم
این تیکه رو واسه مامان نوشته بودم
ادامه اشو ترسیدم
تو فردا میمیری
دیگه سخته برگشتن
پرواز و میگیری از بالهام
پر از نورم از دور، صدام تو قفس موند
درونم پر از بی آغوشی
من از رنگ بریدم، ته این جنگُ دیدم
وجودمو ریختم دور،
این جسم هیولاس، این جسم هیولاس
بن و سروش
آغوش