عطش موندن با تو، تو دلم ريشه دوونده
چشم من مرگِ دلم رو، از توى چشم تو خونده
تورو از من ،منو از تو، اگه آسمون بگيره
توى دشتِ خشك سينه ام، عشق پاكت نمى ميره
بيــا تا براى غم جايى نباشه
شايد امروز بره فردايى نباشه
التهـاب و تشنه مردن ،رسم اين دنيا همينه
تا بجنبى جاى قلبت، خالى مونده توى سينه
نداره طاقت و تابى، گلى كه نداره گلدون
كاخ آرزوى آدم، آخ چه آسون ميشه ويرون
بيـــا تا براى غم جايى نباشه
شايد امروز بره فردايى نباشه