سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
از حرکات نا کرده
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده
فردای من خیلی وقته که گذشته ازش
آب شدو ریخت روی گونه های من
مثله دونه های برف
مهم نیست که چی میشه بعدش
این مهمه که هنوز زندم
من همونم که بعد مرگش
همه میگن که هنوز زندست
من اشکامو به تو دادم
دیدم چشمت همه تو خوابن
قبر ساخنم از اتاقم
نفسم حبس شد
بدنم سرد شد
ولی روحمو گرم نگه داشتم رو اجاقم
من همیشه بازنده بودم روی کاغذ
ولی همیشه جلو رفتم توی راهم
این دنیا با من بد بود
تاسم عددش کم بود
هنوز نباختم این غمارو نه نه
جرم بعد جرم جنگ پشت جنگ
مرگ بعد زندگی زندگی بعد مرگ
من زنده موندم چون خبر خوب
واسه ی دشمنم مردن من بود
نه نرو وایسا از چی باید حرف زد
با چی میشه فهمید فرقِ خوبو از بد
من یادم نرفته اونجایی رو که بودم
ولی باید فراموش کنم جایی رو که هستم
یه کوه عقده تو این قفس مرده که زندگیم جرمه
بعه به شب تاریک نوبت صبحه
بهرام
سکوت (اینترو)