وقتی که خونه سرد میشه
وقتی اتاقتم میشه زندون
وقتی غریبی توی خونت
باید بیای از خونه بیرون
محکوم میشی به تحمل
محکوم میشی سرد باشی
وقتی یه عمره زخم خوردی
باید چه جوری مرد باشی
باید چجوری مرد باشی
چیزی برای من نمونده من
بی دفاع محکوم میشم
بی فایدس فریاد اما
با اعتراف آروم میشم
اونقدر تنهایی کشیدم
دنیا منو از یاد برده
من تیره میپوشم بفهمی
تو خاطر من عشق مرده
تو خاطر من عشق مُرده
این قصه پایانی نداره
محکوم میشی به تحمل
گاهی غرورت میگه باید
امشب بخوابی زیره این پُل
وقتی نمتونم با حرفام
این خونه رو از نو بسازم
باید فراموشم بشه عشق
باید یه چزایی ببازم
چیزی برای من نمونده
من بی دفاع محکوم میشم
بی فایدس فریاد اما
با اعتراف آروم میشم
اونقدر تنهایی کشیدم
دنیا منو از یاد برده
من تیره میپوشم بفهمی
تو خاطر من عشق مرده
تو خاطر من عشق مرده