دارم میکنم سیبیلارو چرب
واسه بدخواه میکنم تلهها رو قطع
یه خوشگله بیاد بگیرم زیر بال و پر
از اون روز بترس بکنن جیرهها رو قطع
تا تو مشغول تفته اراجیفتی
یه توک پا میرم بکنم قلهها رو فتح
معذرت ندیدیم ما از تو دایی
طبق عادت نمیبینم زیر پامو حاجی
کمپی که شکسته زیر باره فهم
معشوقی که چشماش داره برق
منم پسره دیروز اگه چشام داره غم
امیدی نیست به کشتی که دیگه داره غرق
میشه از حکایته دیروز و فردا که فارقم
منی که سارقم و سالهاست غایبم
منم فکر اینم چه اشکالی داره غرب
هر روز عرصه به روی ما داره میشه تنگ
اوضاع هر سال خیط تره از ساله قبل
اگه دزدی بشه از شکار ظالم حق
پس با افتخار میگم من یه سارقم
اگه کشتی غرق بشه من سواره قایقم
کف خوابه بختمون نشد شاسیا بلند
فکر نکن موی سفیدم تفه به آسیابه نه
منتهی میشه همه بازیا به تخت
معلق بازی جلوی قاضی میشه محو
دستی که بیافته رو میشه تازیانه کرد
چه وعدههایی میدادن جای نسیه به نقد
من از پرتترین نقطه پایین شهر
یه چی مینویسم بلرزه پایههای لق
کشتی سوراخ شده من یکی سواره قایقم
میرم جایی که خورشید بتابه به من
مهمونه کیم نبود کسی میزبان من
این دوده که میره هی توی ریههای من
با مشت خالی عزیزم چه فایده داره جنگ
باید مغزت بیرون بیاد از حصاره تنگ
از سرمون کم نمیشه سایههای نحس
همه چیو گفتم نمونده بحث
عرقی که میریزیمم رایگانه نه
بذار نوشتههام باشه خاطرات من
کشتی سوراخ شده من یکی سواره قایقم
میرم جایی که خورشید بتابه به من
مهمونه کیم نبود کسی میزبانه من
این دوده که میره هی توی ریههای من
بابک راکت
سارق