به نام خدایی که وقت جدایی
تورو دست هیچکی بجز اون نمیدم
تو هر ماجرایی رسیدم به جایی
که هیچکی جز اونو کنارم ندیدم
به نام خدایی که صبح و بهم داد
که حالم رو پرسید که دردامو فهمید
خدایی که با عشق خدایی که با نور
خدایی که با تو گناهامو بخشید
از اون روزی که قدر تورو دونستم
صمیمی تر شده حتی خدا با من
چقدر خوبه که آرامش بهم میده
خدایا از همون همیشگی لطفا
دلم بی قراره چه خوبه دوباره
بگی موندگاری از اینجا نمیری
بگی که قراره بمونی کناره
دل عاشقم تا غمامو بگیری
تو هستی که هستم تو هستی که زنده ام
تو هستی که میشه به دردام بخندم
حواست به من هست همینه که میخوام
با یه حال بهتر بهت دل ببندم