قصه ی بودن من
قصه ی تکراری بود
شب و روزم مث آسمون رگباری بود
من واسه خودم که زندگی
نکردم هیچوقت
زندگی کردن من همیشه اجباری بود
بغضی تو سینمه که
بشکنه دریا میشم
این روزا بد جوری دارم
تک و تنها میشم
کاری با این دل بیچاره ی من کردن که
دارم افسرده ترین آدم دنیا میشم
دارم افسرده ترین آدم دنیا میشم
زندگی کردم و هیچ چیزی
نفهمیدم نفهمیدم
حیف
خیلی وقته دیگه از ریشه
نخندیدم نخندیدم حیف
خیلی وقته دیگه از هیچکسی تو این دنیا
حرفای قشنگه عاشقانه
قشنگه عاشقانه
حرفای قشنگه عاشقانه نشنیدم حیف
خستم از اینکه یه عمر
با همه چی سر کردم
کاش به دنیای بچگی برگردم
روزایی که این دل دیوونه
خوش باور بود
روزایی که غم بود اما
زندگی بهتر بود
روزایی که غم بود
اما زندگی بهتر بود
زندگی بهتر بود
زندگی کردم و هیچ چیزی
نفهمیدم نفهمیدم حیف
خیلی وقته دیگه
از ریشه نخندیدم نخندیدم حیف
خیلی وقته دیگه از هیچکسی تو این دنیا
حرفای قشنگه عاشقانه
قشنگه عاشقانه
حرفای قشنگه عاشقانه
نشنیدم حیف
بابک جهانبخش
حیف