تو گلوله رو تو قلبم کاشتی
وقتی آرزومو فریاد میزدم
تو هجوم گرگای زشت و پلید
حق آزاد بودنو داد میزدم
تو گلوله رو به چشم من زدی
چشمی که همش سیاهی دیده بود
خسته از ظلمت شبهای سیاه
دیگه از دیدن نور بریده بود
تو گلوله رو زدی تو دهنم
وقتی آزادی رو فریاد میزدم
وقتی رویای قشنگ بودنو
تو هوای خفقان داد میزدم
تو گلوله رو زدی پشت سرم
وقتی مشتم تو هوا میچرخید
وقتی لبهام به امید زندگی
شعر آزادی میخوند، میخندید
حالا دیگه دنیا میشنوه صدامو
حالا میره داشته باشه خوب هوامو
حالا از هرکی بپرسی میگه هستم
واسه آزادی کنارتون نشستم
حالا بیشتر از همه انگیزه داریم
واسه آزادی ایران بیقراریم
پر از احساس قشنگ اتحادیم
واسه آینده ایران نقشه داریم
وای چه حالی میده آزادی رو دیدن
تو هوای کشورم نفس کشیدن
یکصدا سرود پیروزی رو خوندن
توی کوچه های شهرمون دویدن
وای چه شوری داره این رعد صدامون
آخ چه نورانی شده رنگ شبامون
دیگه از دشمنمون ترسی نداریم
آخ چه نزدیک شده حرفای دلامون
آخ چه نزدیک شده حرفای دلامون
آخ چه نزدیک شده حرفای دلامون
آزل
بانگ فریاد ۱