سرد است! نمیبینی؟
آتش بزن این جان را، عاشقتر از اینم کن
دل در طلب رویت، دل کند از این دنیا
پیداشو که پنهانم، لایقتر از اینم کن
دستم دم ِ طوبی بود، قدم نرسید اما
بالم بده بالایی، بالاتر از اینم کن
لبخند پریزادی هوش از سر من برده است
از من شدهام خسته! بیمنتر از اینم کن
عشق است که میخواند، ما ساکت و خاموشیم
پر کن خم ِ این جانرا، لولیتر از اینم کن
عابر همه این ره را بیهوده نپیموده است
راهم بنما ای عشق! عابرتر از اینم کن