نگاه آسمون سرد و غریبه، ولی بارون نداره ابر تیره
برهنه پیکر درخت های باد، پرنده تو غبار مه اسیره
نفس های درخت خونه انگار، پر از شور جوونه های تازه ست
صدای پای آب رو تن این خاک، ترانه شکفتن دوباره ست
بگو دل، بگو دل، بگو دل تو دلت نیست مثل من طاقت دوری رو نداری
بگو دل، بگو دل، بگو دل تو دلت نیست مثل من منتظر فصل بهاری
بگو دل، بگو دل، بگو دل تو دلت نیست مثل من طاقت دوری رو نداری
بگو دل، بگو دل، بگو دل تو دلت نیست مثل من منتظر فصل بهاری
دست خورشید رو تن شب، مثل بوسه می نشینه
هر نسیمی با نوازش، رقص گل ها رو می بینه
قاصدک ها بی قرارن، از شقایق نامه دارن
توی قلب دشت تنها، حس خوشبختی میارن
بگو دل، بگو دل، بگو دل تو دلت نیست مثل من طاقت دوری رو نداری
بگو دل، بگو دل، بگو دل تو دلت نیست مثل من منتظر فصل بهاری
بگو دل، ای دل، بگو دل، ای دل بگو دل تو دلت نیست مثل من طاقت دوری رو نداری
بگو دل، بگو دل، بگو دل تو دلت نیست مثل من منتظر فصل بهاری