نوک برج وایسادیم بالا افرا
میبینیم تک تک رگهای این شهرو
حس چهار صبح
باد لای موهای تو
بی خواب پشت فرمون
تهران پشت سرمون
فرودگاه روبه رومون
رد میشن نورا رو صورتامون
این بار مثل هر دفعه نیست افرا
ساک ببند میریم با هم هر جا
دنیا واسمون کمه شهراش
اما تو نگات خیره به آسمونه
انگار این آخرین شانسمونه
نگام به ابراست
آماده پرواز
دستتو بنداز دور من
هیچ وقتم نزار گم بشم
بمون این بار رو پشت من
افرا
پام توی مردابه
به عمق صد متر
با اینکه سرم داغه
ولی قلبم همیشه سرده
دیگه بسه
انقد پول در میاریم
همه ازمون بدشون بیاد
این آتیش نمیمیره حتی اگه
روش سیل و بارون بیاد
اما تو نگات خیره به آسمونه
انگار این آخرین شانسمونه
نگام به ابراست
آماده پرواز
دستتو بنداز دور من
هیچ وقتم نزار گم بشم
بمون این بارو پشت من
اما تو نگات خیره به آسمونه
انگار این اخرین شانسمونه
نگام به ابراست
آماده پرواز
دستتو بنداز دور من
هیچ وقتم نزار گم بشم
بمون این بارو پشت من
اشکان نعیم
افرا