چقدر دور شدي از منو از چشام
از اين فاصله چيزي معلوم نيست
نه قلبم نه چشمام نه خواب شبام
داري ميريو چيزي آروم نيست
تو از پشت اين شيشه پر ميكشي
چه كاري كنم جز تماشاي تو
فقط ميتونم بعد از اين ماجرا
فرودگاهو لعنت كنم جاي تو
داري كم كم از دست من ميريو
ميدونم كه دوريت طولانيه
توو غربت كه ميري چشاتو ببند
چشات عشق يه مرد ايرونيه
جدايي فقط از جلوي چشام
همين خاطراتي كه رد ميشه نيست
جدايي فقط دست تكون دادنه
جدايي فقط پشت اين شيشه نيست