دشت روون گونه ام.
هدیه به تو هدیه به تو.
غنچه نا گشوده ام.
هدیه به تو هدیه به تو.
رود به گل نشسته ام.
شاعر بال بسته ام.
بغض گلوی خسته ام.
هدیه به تو هدیه به تو.
هدیه به تو ای تو همه گذشته های خوب من.
هدیه به تو ای تکسوار دشت بی سوار من.
هدیه به تو هدیه به تو هدیه به تو.
غنچه نا گشوده ام هدیه به تو.
ورد زبان رودها.
قامت هر چه بودها.
فاصله حضور من.
خط میان بودها.
هست فدای روی تو.
حاصل گفتگوی تو.
نیست مرا مگر شدن.
حاصل جستجوی تو.
دورتر از درون خود.
خسته تر از برون تو.
وای چه ها نگشته ام.
تشنه تر از سراب تو.
هدیه به تو ای تو همه گذشته های خوب من.
هدیه به تو ای تکسوار دشت بی سوار من.
هدیه به تو هدیه به تو هدیه به تو.
غنچه نا گشوده ام هدیه به تو.