زده به سرم
خونه رو گلدون بچینم
آفتاب رو از بوم بگیرم
روزها رو ایوون بشینم
به دردها بخندم
زده به سرم
ته جیبم خالی کنم
باهاش یکم یه حالی کنم بارو ببندم
یه جا که ساحلی باشه
یه دونه قایقی باشه
فقط من باشم و تو باشی
و عاشقی باشه
مهم نیست هر وری ام بود
اگه جنگلی هم بود
بزنیم تو دلش و تا خود صبح
غم ولی ممنوع
شده هر جا بریم یه سفر تنها
هر کی میاد بر پا
هر کی میاد از ماست
به دردها بگیم یه قدم درجا
برن بزنن تنها یکم بِکنن از ما
تا وقتی که لبخند تو هست
نمیزنه غم به دلم
نمیشینه اخم به چشمم
کجا دارم که برم
با تو جون میده خطر
با تو میچسبه سفر
بریم یه جا که
از هیچکی نباشه دیگه خبر
یه جا که ساحلی باشه
یه دونه قایقی باشه
فقط من باشم و تو باشی و
عاشقی باشه
مهم نیست هر وری ام بود
اگه جنگلی هم بود
بزنیم تو دلش و تا خود صبح
غم ولی ممنوع
شده هر جا بریم یه سفر تنها
هر کی میاد بر پا
هر کی میاد از ماست
به دردها بگیم یه قدم درجا
برن بزنن تنها یکم بِکنن از ما
آرش عدل پرور
سفر