کاشکی گل از شاخه چیدنی نبود
تو قفس پرنده دیدنی نبود
برق الماس کاش خریدنی نبود
کاشکی هیچ دلی شکستنی نبود
کاشکی هیچ دلی شکستنی نبود
کاشکی مرغ عشقها آزاد میشدن
حرفای نگفته فریاد میشدن
گلهها بوسه ای در باد میشدن
کینهها رفته ای از یاد میشدن
کاشکی گل از شاخه چیدنی نبود
تو قفس پرنده دیدنی نبود
برق الماس کاش خریدنی نبود
کاشکی هیچ دلی شکستنی نبود
کاشکی هیچ دلی شکستنی نبود
کاش حقیقت جایی پنهون نمیشد
حق ناحق زیر قانون نمیشد
شهر عشق اسیر طوفان نمیشد
کاشکی ظلم به اسم ایمان نمیشد
شادیها مساوی تقسیم میشدن
بدیها به خوبی تسلیم میشدن
دلهای شکسته ترمیم میشدن
همه روزا جشن تقدیر میشدن
کاشکی گل از شاخه چیدنی نبود
تو قفس پرنده دیدنی نبود
برق الماس کاش خریدنی نبود
کاشکی هیچ دلی شکستنی نبود
کاشکی هیچ دلی شکستنی نبود
شادیها مساوی تقسیم میشدن
بدیها به خوبی تسلیم میشدن
دلهای شکسته ترمیم میشدن
همه روزا جشن تقدیر میشدن
کاشکی گل از شاخه چیدنی نبود
تو قفس پرنده دیدنی نبود
برق الماس کاش خریدنی نبود
کاشکی هیچ دلی شکستنی نبود
کاشکی هیچ دلی شکستنی نبود
اندی
کاشکی