چشمان تو زیباترین منظومه شعر زمین است
چشمان اغواگرت با سحر و جادو عجین است
سیاره ی صورتی آن روی چون ماه جبینت
صورت گندمگون زیبای تو راز زمین است
دست بردار از این کشنده زیبا بودن
از این سرنگ هوا بودن
تو ای آدمکش من
تلخم چون همیشه خدا شیرینی
در انعکاس چشمم اما تو فرهادی نمیبینی
تو نباشی به این مزرعه کی حالی کند
درگیر خشکسالی شدست
در دلم از خالی پر است
من گرفتار توام
دیوانه ی زار توام
خوابی و بیدار تو ام
دردی و انکار توام
آندیا
سیاره صورتی