الان که ساکتم ولی یه روز شلوغ میکنم
تو شاعری میبینمت یاد فروغ میکنم
دوباره صاف میکنم صدای ته کشیده مو
بدرقه میکنم بره پرندهی پریده مو
دوباره ساز میزنم تو رو مرور میکنم
ازت نمیگذرم ولی ازت عبور میکنم
گریه نمیکنم برات تو این غروب بی امون
وقتی دلت با رفتن بهت نمیگم که بمون
دلم پر از شکستنه سر پرم از صدای پاست
کی میدونه کی میدونه آخر این قصه کجاست
من از پس پاهایی که میخوان برن بر نمیام
بعد تو میرم تو خودم از تو خودم در نمیام
هر چی که میره شادی هر چی که میمونه غمه
تو آبرومی که داره میره جلو چشم همه
الان که ساکتم ولی یه روز شلوغ میکنم
تو شاعری میبینمت یاد فروغ میکنم
الان که ساکتم ولی یه روز شلوغ میکنم
تو شاعری میبینمت یاد فروغ میکنم
دوباره ساز میزنم تو رو مرور میکنم
ازت نمیگذرم ولی ازت عبور میکنم
امیرعباس گلاب
فروغ