روزگار خنجرشو حنجرم فریاد میزنه
یکی اعماق دره دلم صدام میزنه
عجیبه صدامو نداره
ولی صداشو میشنوم
میگه تنهام
حرف نگفته خیلی هست
اینروزا امیدم زیاده
ولی سوختن حقمه
فراری از خاطراتی که
همه جا مایه شرممه
دلم پره درده پس بزار دردو دل بیاد
سلامتی هرکی تو این سرزمینه
ما که از طلوع تا غروب لنگه
یه روزه خوب موندیم
شیره زمین کجای این گنبده کبودی
نمیگم فریاده ملتم من
یه سیگنال ضعیفم از درد اجتماع
اگه رها کنم رها نمیکنن
منو رپو دستنوشته هام
الف. مثل اراده که ندارمو انگاری اسیرم
جیم. جزای جرم جاهله جیک نزده لال بمیرم
ت. میگه ترد شده!تو کَتت بره تا ته تونل تاریکه
میم.ممنوعه حرف حساب میفهمی مرتیکه
آ.همون آزادی آگاهیه که درکل حرومه
عین. عزت و عشقه عاقبت عاملِ کمبوده
حرف از اجتماع میزنم
واسم گرون تموم میشه
واسه یه بارم گوش بده
اگه زحمتت نمیشه
شاید زدو شهاب یه بار
طعمه شادیو چشید
شاید یه روزصدامو
اونکه تهِ دلمه شنید
میخوام پرتو نور آزادی
رو وطنم بتابه
سخته لنگه یه لقمه نونی
یکی میلیاردی بچاپه

این روزا فانتزی همه
یه زندگی ایده آله
خونه خونواده پول
همه چی رو رواله
حقیقت گاهی تلخه
مزه ی بهمن میده
تو این اجتماع امیر
طعمی جز تلخی نچشیده
نه میخوام راوی بشم
برات روایت کنم
نه قاضی بشم
بخوام قضاوت کنم
اجتماع کابوس دید هشت سال
تو تاریکی بی فانوس
یه سری خون و جون دادن
پای حفاظت ناموس
الانکه تا خِرخِره تحریم
لنگه تولیده وطنیم
خدایی رپ فارس خودیه
انو با آر پی جی نزنین
درسته سنمون پایینه
ولی تجربه ها زیاد
تجربه رو کاغذ میشه
شعرو هر بیتی رو می*اد
اینروزا گِلایم از اجتماع
نوعِه دیدگاهشه به رپ
روزی این نهال درخته
ملت هرچی میخوان بگن
گریزون از گذشته
دلخوشم به آینده
خوشحالم ایرانم
ایرانیم حافظم خداونده
شاید منم یه روز
چوبه استعدادو خوردم
شاید باختام تموم شه
بگم منم یه روز بردم
من فقط فریادی از دلم
از یه حنجره ی دودی
صدامو از زیرو روی وطنم
میشنوی به زودی

تهش واسه حرفا میدونیم
داغنما میشیم
تو تا تَه بمون تو تاریکی
فانوستم میشیم
بین خونه و خیابون حق انتخاب داری
زبونه سرخو آتیشه
خوشحالی سره سبز داری
ما که به شرمندگی
جلو یک کدوم رسیدیم
نمیخوام توکه بامی
شمع تو چشام بکاری
میدونی دله دیگه
حرفشو فریاد میزنه
سخته ببینه و
نگه یا ندیده بگذره
تو این اجتماع
ته هر چیزی مادیه
اینجا هم آغوشی
لیلیو فرهاد عادیه
امروز بذر شعر میکاریم
فکره برداشتشم هستیم
روزی دلمون رازیه
صدرجدول نشستیم


امیر و شهاب
اجتماع