کنار شومینه تو این فصل سرد
شبیه قدیما بشین رو به روم
یه امشب به من فکر کن لعنتی
نذار با تو بودن بشه آرزوم
در خونه روی دنیا ببند
نذار آخرش حرف مردم بشیم
به من امشب اونقدر نزدیک شو
که تو اوج این لحظه ها گم بشیم
چراغارو خاموش کن تا چشات
نتونن بفهمن که دلواپسم
کنار تنت زیر این نور کم
میخوام باورم شه بهت میرسم
نشونم بده رفتنت خواب بود
بذار راه تنها شدن بسته شه
شبیه قدیما بشین رو به روم
بذاز این شب از بوسه مون خسته شه
هنوزم میشه با یه فنجون چای
تموم شب واقعی مست شد
نگاهم بلرزه تو حجم نگات
هنوزم میشه با تو هم دست شد
اون آهنگی که دوست داری بذار
تو آغوش من غرق شو بی هوا
منو پس بگیر از تمام جهان
که من خستم از زخم این آدما
علیرضا صارمی
شومینه