باید به این دوری به این حال بدم عادت کنم
باید خیال این دل دیوانه را راحت کنم
باید شبم را از خیال خوب تو خالی کنم
باید نبودت را به دلتنگی تو حالی کنم
میشد تو را به دیگری نسپارم
غم را من از گذشته ها بردارم
از حال امروزت خبر دارم
من زخمی خدانگهدارم
برگرد از این دیوانگی
یا قانعم کن یا نرو
گفتی که میمیرم ولی
حق با تو بود اما نرو
لالایی آرام من
چشم سیاهت را نبند
شب را به آتش میکشد
عذاب این خواب بلند
میشد تو را به دیگری نسپارم
غم را من از گذشته ها بردارم
از حال امروزت خبر دارم
من زخمی خدانگهدارم
علیرضا پوراستاد
خیال