به دریایی درافتادم که پایانش نمیبینم
کسی را پنجه افکندم که درمانش نمیدانم
فراقم سخت می آید ولیکن صبر می باید
صبر می باید....
که گر بگریزم از سختی رفیق سست پیمانم
رفیق سست پیمانم...
مپرسم دوش چون بودی به تاریکی و تنهایی
شب هجرم چه میپرسی؟ که روز وصل حیرانم
شبان آهسته مینالم مگر دردم نهان ماند
به گوش هر که در عالم رسید آواز پنهانم
من آن مرغ سخن دانم که در خاکم رود صورت
هنوز آواز می آید به معنی از گلستانم...