از اون روزایی که بودی کنارم
نمی دونی چقد خاطره دارم
نمی دونی چقد دلم گرفته
بگو چطور باید طاقت بیارم
دارم تلف میشم کنار عکسی ، که اون روزا رو یاد من میاره
چشایی که حالا فقط یه عکسه ، داره اشک چشامو در میاره
دنیا چقد تنگه دلم سنگه دل تو
با دل تنهام چرا می جنگه دل تو
دنیا ازت خسته شدم ، بسه شکستن
چشمای من از گریه کردن دیگه خستن
منی که طاقت دوری نداشتم
واسم یه بار شکستن دیگه بس بود
هزار دفعه شکوندی و شکستم
تو هرکاری می کردی از هوس بود
از احساسی که داشتم گله مونده
از عشقم به تو اشک و گریه زاری
تو فکرم بود و باورش نکردم
که آخرش میخوای تنهام بزاری