لالا کن دختر زیبای شبنم
لالا کن روی زانوی شقایق
بخواب تا رنگ بی مهری نبینی
تو بیداریه که تلخه حقایق
تو مثل التماس من میمونی
که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم نوازشهای اون بود
که خوابم برد و کوچش رو ندیدم
حالا من موندمو یه کنج خلوت
که از سقفش غریبی چکه کرده
تلاطم های امواج جدایی
زده کاشونمو صد تکه کرده
دلم میخواست پس از اون خواب شیرین
دیگه چشمم به دنیا وا نمی شد
میون قلب متروکم نشونی دیگه از خاطره پیدا نمی شد
صدام غمگینه از بس گریه کردم
ازم هیچ اسمو هیچ آوازه ای نیست
نمیپرسه کسی هی در چه حالی
خبر از آشنای تازه ای نیست
به پروانه صفت ها گفته بودم
که شمعم میل خاموشی من نیست
پرنده رو درختم اشیون کن
حالا وقت فراموشی من نیست
تو مثل التماس من میمونی
که یک شب روی شونه هاش چکیدم
سرم گرم نوازشهای اون بود
که خوابم برد و کوچش رو ندیدم
علی زندوکیلی
لالایی