من بی تو از مرزای ناآروم دلتنگی
به تنهایی گذشتم
دنیا نمی فهمه
من از دلبستگی های
چه دنیایی گذشتم
من بغض کردم بعد تو دلبستگی هامو
ولی چیزی نگفم
من دفن کردم بعد لبخند تو رویامو
ولی چیزی نگفتم
این بی تفاوتی
این اشک و آه من
کار دل توئه
یا اشتباه من
گم می شه دلخوشی
توی نگاه من
جایی نمی رسه
بعد از تو راه من
این بی تفاوتی
زخم رو قلبمه
هر جا برم تویی
هر چی بگم غمه
اصلا چرا هنوز
حرفاتو یادمه
حال تو رو هنوز
می پرسم از همه
سردرگمم تو هر خیابونی که ما یک شب
ازش با هم گذشتیم
بی مقصدم مثل اتوبانای غمگینی
که ما تا صبح گشتیم
از هر دری گفتم برات اما فقط دیوار
دور من کشیدی
چشمای من بودی ولی چمشاتو بستی روی
هر چیزی که دیدی
این بی تفاوتی
این اشک و آه من
کار دل توئه
یا اشتباه من
گم می شه دلخوشی
توی نگاه من
جایی نمی رسه
بعد از تو راه من
این بی تفاوتی
زخم رو قلبمه
هر جا برم تویی
هر چی بگم غمه
اصلا چرا هنوز
حرفاتو یادمه
حال تو رو هنوز
می پرسم از همه
علی زندوکیلی
بی تفاوتی