رفیق من امشب بد مستم
یا زیاد خوردم یا کم جنبم
پل تگری زدنو رد کردم
اصلا نمی دونم که با خودم چند چندم
من دچار سر دردم
تب دارم یه جورایی لش کردم
پی شکسته بندو این داستانا نباش
من بدجوری از خودم در رفتم
خیلی خوردم ولی هنوز نمردم
این الکل هنوز من نکشتن
فراموش کارم ایرادم اینه
پیک خالیه جلومو میگم هنوز نخوردم
پریز پیک بعدو علی نسخ توئه
دم ساقی گرم و سبد پرش
این که زیاد خوردم این نظر توئه
هر پیک پیکِ یه خبر نوئه
شاید ریختن اینا تورو خسته کنه
بده من بریزم از اول دست توئه
بخور نوش دم هرچی مستی خوره
بزار یه قصه بگم واست مزه کنه
یه یارو بود می گفتن پهلوونه
هر روز می رفت تو یه قهوه خونه
دو تا بطری عرق و
دوتا استکان می خواست
می شست می خورد می رفت مست تا خونه
تا اون قهوه چی پرسید صبح تا می یای
تا اخر شبش که شل راه می یای
عرق یا ویسکی یا ودکا می خوای
چرا از هر کدومشون دوتا می خوای
گفت ما سه تا بودیم سه تا رفیق
قول دادیم هر جایی تنها بریم
جای هم بخوریم جای هم مست کنیم
جای خالی همدیگه بره پیک روی میز
گفت باشه ولی هرچی گشتم
گفتی سه تا اینا دوتاست و من تو شکم
یارو یه نگاه بهش کرد و بعد با لبخند
گفت این سهم اون دوتاست
من تو ترکم
مستی راستی کولیا بردن
منم کولیم واسه همین جفت آوردم
یارو خیای مرد بود جای دونفر خورد
من چی بگم که قد دنیا خوردم
مستی راستی کولیا بردن
منم کولیم واسه همین جفت آوردم
یارو خیای مرد بود جای دونفر خورد
من چی بگم که قد دنیا خوردم
مستی راستی کولیا بردن
منم کولیم واسه همین جفت آوردم
یارو خیای مرد بود جای دونفر خورد
من چی بگم که قد دنیا خوردم