قسمت اول
این یه بازی یه بین منو مرگ این یه بازی یه بین منو غم این یه بازی یه بین منو درد
بگو کی میتونه بکنه منو درک؟ من تو یه سرزمین مردم از همه خوردم شدم از همه پرتر زندگی شده واسم مساله کلا
شده حسرت و عمرم الکی رفت روح من تو یه حبس عبدی رفت کسی نفهمید دچار چه مرضی یم
نفهمیدم چی میگذره بعد از اینم پیش بینی سخت کّل روزم سخت همچی از قبل پیچیده تر
زمونه نامرد یه قلبی که دیگه آهن یه کسی که دیگه دل نمید خیانت واسش راحت
آدما با من اینطوری کردن فک نمیکردم که اینطوری بد شم فک نمیکردم که امروز بیاد بشم تو جامعه یه جور بیمار
هم خوان
من تو جادهها تنهام همیشه بود غم بام یه آدمی که شبهاش میگذشت با سختی و فریاد
قسمت دوم
دست تو جیب میزنم قدم تو پارک به فکر اینکه یه روزی میرم زیر خاک
دوس ندارم هیچی و ببینم دوس ندارم پیری و ببینم
دوس ندارم هیچکی یوو ببینم
فک کنم افسردم فکر کنم من مردم
بریزین خاک روم هیچکی بالا سر قبر نباشه بریزین خاک و روم نکنین راهو دور
نذارین دلم تنگ شه نذارین وجودم پر از غم شه بذار تو خودم باشم شاید شدش روشن راهم
سلام خدا بهم بگو باهم میریم الان کجا؟ بهم بگو اونجا خوبه؟ بهم نگو آدماش جور واا جور
نگو اونجا هم بده نگو اونجا هم غم نگو باید تحمل کنم نگو که روزامو پر از تنفر کنم
من دیگه خسته شدم از وضع خودم از این روزایه بی رنگ از آدمایی بی رحم
دلم خوش به یه سیگار دلم خوش به یه گیتار دلم خوش به آهنگم با یه مغز بیمار