هر جایی که میرم همه فکرم پیش اونه
این خاصیت عشقه که قلبم نگرونه
هر کی منو میبینه میفهمه که یه چیم هست
اون با همه فرق داره به چشمام یکی دیگس
اسمش تا که میاد دل من آب میشه
من جونمو پای همه دنیاش میدم
دستامو گرفتو نفسهام بند اومد
آرامش و تو عمق چشماش دیدم
اسمش تا که میاد به همم میریزه
عاشق تر از هر کی بگی میشم هر بار
هیچ چیزی نمیگه یه بلا تکلیفی
تو ذهنمه که نمیفهمم انگار
دستپاچه شدم حالتام فرق کرده
اما خونسرده نمیاد سمتم
احساس منو کل شهر فهمیده
دل و دزدیده با نگاش کم کم
اسمش تا که میاد دل من آب میشه
من جونمو پای همه دنیاش میدم
دستامو گرفتو نفسهام بند اومد
آرامش و تو عمق چشماش دیدم
اسمش تا که میاد به همم میریزه
عاشق تر از هر کی بگی میشم هربار
هیچ چیزی نمیگه یه بلاتکلیفی
تو ذهنمه که نمی فهمم انگار
علی اسماعیلی فر
دستپاچه