چه عزم جزمی داری
هر شب یه بزمی داری
تلاش مذبوحانه
فرار از اشک و ناله
میگفتی هر گل یه بویی داره
هر دلبر جستجویی داره
هه، آقا چه رویی داره
دیگه بسه قصه های تازه
می پاشی از شیرازه
اصلا چیه تو فازت؟
باز، باز، توی دربدر
مجروح و خسته از سفر
ناچار که دل رو بسپری به دریا
دل شکسته چه حالی داره؟
مگه تنت میخواره؟
حواست نیست به حالت
مساعد نیست احوالت
دیگه هرچیزی هم حدی داره
این دل پاره پاره
صد پاره شد بیچاره
دیگه بسه قصه های تازه
می پاشی از شیرازه
اصلا چیه تو فازت؟
باز، باز، توی دربدر
مجروح و خسته از سفر
ناچار که دل رو بسپری به دریا