همیشه تو فڪر اینم که تورو من در آینده ڪجا میبینم؟
با چه حسی باتو روبه رو میشم خوبه حالم یا بازم غمگینم
بی تفاوت رد میشی یا این ڪه دست دلواپسم ُ می گیری
من شباهت به خودم دارم یا تو نگام دنبال یه تغییری
تو بارون قدم زدن بی چتر
چجوری یادت رفت؟ چجوری تونستی؟
من اونقد دلم برات تنگه ڪه برمیگشتی بم اگه میدونستی
تو بارون قدم زدن بی چتر
چجوری یادت رفت؟ چجوری تونستی؟
من اونقد دلم برات تنگه ڪه برمیگشتی بم اگه میدونستی
تو چه فڪری هستی وقتی فکرم پیش تو بود و نا آرومه
بی تو بیقراری ُ تنهاییام حتی از ظاهرمم معلومه
وقتی میبینی منو میشناسی
یا میگی چقد این آدم آشناست
تا بحال حتما فراموش شدم
چی دارم میگم هواس من کجاست؟
تو بارون قدم زدن بی چتر
چجوری یادت رفت؟ چجوری تونستی؟
من اونقد دلم برات تنگه ڪه برمیگشتی بم اگه میدونستی
تو بارون قدم زدن بی چتر
چجوری یادت رفت؟ چجوری تونستی؟
من اونقد دلم برات تنگه ڪه برمیگشتی بم اگه میدونستی