از تو میخونم از تو و از خاطراتت یک لحظه هم بی تو نمیتونم بمونم
شاید که فردا دیره و شاید که امروز فرصت نباشه عشق و از چشمات بخونم
جز تو کی میدونست که من داغون و خستم بین تموم آدما دل به تو بستم
از فاصله بیزارم و دلم گرفته با چشم گریون منتظر برات نشستم
دلواپسم دلواپسی مثل جنونه کی حال این دل دیوونم و میدونه
هر شب کنار پنجره تنها میشینم شاید که فردا تو برگردی به خونه